۱۳۹۱ دی ۱۸, دوشنبه

از سخت کارکردن های روزت
نه پیغامی میرسد به من و نه صدایی
شب بیداری هایت هم مانده برای کاغذهایی که گزارش می کنند
تا ريیس اقدامات لازم را مبذول بدارد
.
چراغ خانه که نیمه شب، روشن باشد
چراغ دل من تاریک و بی فروغ است و
چراغ رابطه سرد و سوسو زننده

کمی کمتر از ۳ ساعت تا بیداری تو مانده
کمی بیشتر از ۳ ساعت از خواب من گذشته

مستاصل که میپرسم: کاری از دست من بر میاد؟
دستی به موهای پریشان و عینک نشسته بر گوشت میکشی و می پرسی
به نظر تو اگر در مسیر دوم بتونیم ترانسپورت انچام بدیم، به پروگرس ماکزیمم استاندارد می رسیم؟
رمق قدم هایم را، کلمات نامفهومت تمام می کند
سرم را به در تکیه می دهم و می گویم: اگر تو بگویی می شود، حتما می شود
قبل از آنکه پوزخندت تیری بزند بر قلبم
به سنگر تخت و بالش پناه میبرم
.
صدای لمس انگشتانت را بر کیبورد تقلید میکنم
مینویسی و پاک میکنی و جلو میروی و کلیک می کنی
مینویسم و میریزم و پاک میکنم و دستمال های خیس را مچاله می کنم
صدای پرینت و اتمام کارت که بلند می شود
جمله های تمام شده را نقطه گذاری می کنم
از اتاق صدا میزنم: خاموش نکن تا یک پرینت هم برای من بگیری
.
سرگرم پیدا کردن ایرادی در گزارشی که فلشم ‍را دستت می دهم و 
قبل از آنکه حرفی بزنی به حمام پناه می برم و
بارانی میکنم تنم را که حسرتِ بارانِ چشم ها را می کشید

میدانم که هیچ گاه به نوشته های من مطمئن نیستی
میدانم که ادبیات نوشتارم را نامه ی کودکانه تلقی می کنی
می دانم که لحن نگارشم را نامناسب با مخاطب می دانی
میدانم که کاغذ را داغ داغ ز دستگاه بیرون می کشی و با عصبانیت می خوانی:

بسمه ای تعالی

مدیریت محترم واحد بی پناهان و مددجویان در بنیاد نیکوکاری اسفند (سهامی خاص)

جناب آقای رعوف ابوالبشر

احتراما بدین وسیله گزارش تخلف اخلاقی کارمند آن سازمان مربوطه را به اطلاع بخش منابع انسانی می رسانم.
  • تخطی از آغوش کشی به هنگام ورود و خروج از آپارتمان 
  • تخطی از لبخند و نگاه چشم در چشم به هنگام صرف شام
  • تخطی از بوسه و بستر به هنگام تابش ستارگان

البته لازم به یاد آوریست که این ۳ مورد یاد شده تنها بخش اندکی از خطور از وظایف این کارمند است و درصورت تقاضای آن واحد، گزارش مفصل تر تهییه و ارسال خواهد شد.

لطفا در اسرع وقت، ضمن تعلیق نامبرده از سمت ایشان در قلب بنده، اقدامات لازم را در حق ایشان مبذول بدارید.

پیشاپیش از توجه و همکاری شما سپاسگزارم
و من الله توفیق
مهسا
.
و در آن هنگام
زمان ایستاد
چشمکی به من زد
لبخندی به تو